غنچه ی باز

غنچه ی باز
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

سماق

يكشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۱۷ ب.ظ
اول اسفند ماه سال گذشته باید برای شرکت در آزمونی حاضر می شدم. آن روز هوا کاملاً بارانی بود و فاصله ی حوزه ی امتحانی هم از منزل ما دور و باید از این سر شهر به آن سر شهر می رفتم. پدر و پسر مرا همراهی کرده و با من به محل برگزاری آزمون آمدند. تعداد زیادی در آزمون شرکت کرده بودند و هوا هم کاملاً بارانی و سرد بود. جمعیت زیاد بود و جایی هم نبود که بتوان در آنجا نشست و از خیس شدن در امان بود. خیلی ها گوشه های دیوار یا زیر درختها ایستاده بودند تا زیر باران خیس نشوند.
تعداد افراد همراه شرکت کنندگان زیاد، هوا بارانی، سرپناه برای جلوگیری از خیس شدن کم و صندلی های محوطه همه پر بودند... پسر هم که صبح زود بیدار شده بود حسابی خوابش می آمد و در آن شرایط بی جایی هر لحظه امکان داشت بخوابد.
من که پدر و پسر را تنها گذاشتم و سر جلسه رفتم. اما هنگام امتحان همه ی حواسم به آنها بود که در این هوای بارانی و کمبود جا و خواب آلودگی پسر تپل سنگین وزن، الآن چه می کنند و چقدر شرایطشان سخت است! منتظر بودم که وقتی از سر جلسه بیرون آمدم آنها را با چهره ی اخمو و عصبانی و شاکی از شرایط موجود ببینم!
اما وقتی آزمون تمام شد و بیرون آمدم بر خلاف تصوراتم آنها کاملاً شارژ و سرحال بودند و در جواب من که می گفتم ببخشید حسابی خسته شدید، پدر گفت که به ما حسابی خوش گذشته و کلی سماق مکیده ایم! من هم هاج و واج که منظورشان چیست و مگر میشود در آن شرایط به آدم خوش بگذرد؟!
نگو که آقای نگهبان مهربان، دلش به حال آن دو سوخته بود و اتاق خودش را به طور اختصاصی در اختیارشان گذاشته بود! پسر کاملاً خوابش را کرده بود و بعد هم که بیدار شده بود کلی بازی کرده و در نهایت یک بسته سماق که گویا از غذای آقای نگهبان باقی مانده بود را کشف، و همه را خالی خالی خورده بود. سماق به دهان پسر حسابی مزه داده و هنوز هم که هنوز است عاشق سماق است و خالی خالی آن را می خورد. خدا پدر آقای نگهبان را بیامرزد!



سماق مکیدن


پسر در حال خوردن سماق:

سماق


سماق
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۱۶
مامان غنچه ی باز

نظرات  (۱)

۱۶ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۲۸ بابای غنچه ی باز
یادش بخیر...
روزی به یاد ماندنی بود.

پاسخ:
اگرچه شرایط اون روز سخت بود ولی خوشحالم که به یادماندنی شده... خدا رو شکر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی